من که یاری ندارم..چشم انتظاری ندارم..
قاصدک برو برو که با تو کاری ندارم.قاصدک به چشم من ، قصه ی یک دردی برو..
میدونم برای من ، خبر نیاوردی برو..
خیلی وقته اونی که براش می مردم دیگه نیستقاصدک هارو به یادش می شمردم دیگه نیست..
خیلی وقته که دارم با تنهایی سر می کنم..
همه ی قاصدک های شهر و پر پر میکنم…
:: موضوعات مرتبط:
دلنوشته ,
,
:: برچسبها:
تنهایی ,
تنها ,
سختی تنهایی ,
سختی ها ,
تنهای تنها ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2